به آگاهی می رساند جلسه دفاع از رساله دکترا خانم مهندس ژاله احصایی در رشته مهندسی نفت با عنوان "آزادسازی تدریجی سورفکتانت با استفاده از حاملهای نانوکامپوزیت بهمنظور ازدیاد برداشت نفت "روز چهارشنبه 30 مهرماه 1404 ساعت 10 صبح در سالن سعدی دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز برگزار می گردد. اساتید راهنمای این رساله نامه جناب آقای دکتر کلانتری اصل و سرکار خانم دکتر پارسایی و اساتید مشاور جناب آقای دکتر ریاضی و سرکار خانم دکتر سادات ابوالمعالی هستند. چکیده این پایان نامه به شرح زیر است:
سیلابزنی سورفکتانت یکی از پرکاربردترین روشهای ازدیاد برداشت شیمیایی است. ولیکن با چالشهایی از قبیل جذب بالای سورفکتانت و هدرروی قابل ملاحظهی آن در شرایط مخزن مواجه میباشد که بازده این روش ازدیاد برداشت را محدود میگرداند. تکنولوژی آزادسازی تدریجی یک راه حل کارآمد در راستای کاهش هدر روی سورفکتانت میباشد که امکان آزادسازی تدریجی و بر مبنای محرّک خارجی را برای سورفکتانتها را فراهم میآورد. در این پژوهش، یک حامل نانوکامپوزیت نوین هوشمند متشکّل از نانوذرّات مزوپوروس سیلیکا، عاملدار شده با پلیمر حساس به دمای پلی N وینیل کاپرولاکتام بهمنظور آزادسازی کنترلشده سورفکتانت CTAB سنتز شد. بهینه سازی ساختار با انجام یک آنالیز حساسیت بر پارامترهای سنتز از قبیل pH، بازه زمانی واکنش و افزودن فاز آلی صورت گرفت و منجر به سنتز نانوذرّات با قطر هیدرودینامیک در بازه nm 47 تا nm 109 گردید. مشخّصه یابی ساختار نانوذرّات با استفاده از آنالیزهایی از قبیل، آنالیز سطح ویژه به روش BET ، پراکندگی دینامیک نور (DLS)، میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (FESEM)، پراش پرتو ایکس (XRD) و پتانسیلهای زتا و ترکیب حاملهای نانوکامپوزیت با استفاده از آنالیز طیف سنجی اشعه ایکس (EDS)، تبدیل فوریه طیف سنجی مادونقرمز (FTIR) و وزن سنجی حرارتی (TGA) صورت گرفت. نانوذرّات مزوپوروس سیلیکا عاملدار شده با پلی N وینیل کاپرولاکتام ظرفیت ذخیره بالای سورفکتانت در حدود w/w 52% و ساختار متخلخل با حفرات با ساختار دهانه حفرهای با مساحت سطح ویژه بالا (m2/g 88/542) از خود نشان داد. همچنین رفتار حساس به دما با حداقل دمای بحرانی محلول معادل °C 39 ارائه داد. آزادسازی تدریجی و هدفمند سورفکتانت ستیل تری متیل آمونیوم بروماید (CTAB) در آب دیونیزه و همچنین آب سازند بهدست آمد و میزان آزادسازی با افزایش دما افزایش پیدا کرد. همچنین عملکرد این حامل نانوکامپوزیت (NC) در مکانیسمهایEOR، از قبیل قابلیت آن در کاهش کشش بین سطحی (IFT)، تغییر ترشوندگی، جلوگیری از جذب سورفکتانت بر روی پودرهای سنگ کربناته و ماسهسنگ، و امولسیونسازی مورد ارزیابی قرار گرفت. حامل NC بهطور قابلتوجهی IFT و زاویه تماس را کاهش داد، بهطوری که محلول ppm 250 حامل NC در آب سازند (FW) کشش بین سطحی را به mN/m 31/0±04/0 و زاویه تماس را به ̊75/48 کاهش داد. این حامل همچنین جذب CTAB را بهطور قابلتوجهی کاهش داده و به حدود 70% کاهش در چگالی جذب در غلظت ppm 2000 مشاهده گردید. همچنین ایزوترم جذب از مدل فروندلیچ به لانگمویر تغییر یافت که نشاندهنده تغییر مکانیسم جذب از حالت چندلایه به تک¬لایه میباشد. علاوه بر این، حامل NC عملکرد بالای امولسیونسازی را با حداقل تجمع نشان داد و اندازه قطرات امولسیون O/W را در طول دو ماه تقریباً ثابت، در محدوده µm 31/1-68/1، حفظ کرد. عملکرد قابلتوجه حامل هوشمند NC بهمنظور ازدیاد برداشت تحت شرایط سخت FW، پتانسیل آن را برای غلبه بر محدودیتهای سیلاب¬زنی سورفکتانت شاخص مینماید. همچنین مکانیسمهای ازدیاد برداشت و بازده بازیافت با استفاده از آزمایشهای سیلاب¬زنی در میکرومدل مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایشهای میکرومدل، بازده بازیافت 82/0 نفت درجا را برای محلول ppm 250 حامل نانوکامپوزیت نشان داد که بهمراتب از بهکارگیری CTAB بهتنهایی بیشتر بود. همچنین، تأثیر غلظت و دما بر بازده بازیافت نفت مورد ارزیابی قرار گرفت. افزایش دما، فعّالیت سطحی حامل نانوکامپوزیت را بهبود بخشیده و بازده بازیافت را به 92/0 نفت درجا افزایش داد. در حالی که افزایش غلظت سورفکتانت تا غلظت بحرانی میسل بازده بازیافت را به میزان قابل ملاحظهای بهبود بخشید، ولیکن افزایش بیشتر غلظت تأثیر چشمگیری در بهبود بازده نداشت. حامل نانوکامپوزیت، امکان آزدسازی کنترلشده را فراهم آورده و فعالیت سطحی بالا و بازده بالایی در شرایط شوری و دمای بالا از خود نشان داد که آن را به یک کاندیدای مناسب بهمنظور بهبود بازده سیلاب زنی سورفکتانت در شرایط دشوار مخزن مبدّل میگرداند.
از تمامی علاقه مندان برای شرکت در این جلسه دعوت بعمل می آید.